توضیح آزمایش:

تامینن(1994) تحقیقات خودرا از سال 1974 آغاز کرد. تقریبا 3000فردکودک و نوجوان را مورد بررسی قرار داد. اکثر داده ها از طریق توزیع و تکمیل پرسشنامه ها گروهی درکلاس درس جمع آوری شد‌. اگرچه با کوچکترین دانش آموز(پایه اول) مصاحبه هم شد. تامینن اذعان دارد که بسیاری از دانش آموزان تا پایه پنجم منظور خود را به دشواری از طریق نوشتار بیان میکنند و چنین امری یافته های او را درمورد بچه های کوچکتر بی اعتبار میکند.

تجربه دینی به لحاظ عملیاتی با این سوال تعیین می شد که《 آیا احساس کرده اید که خدا به نحو خاصی به شما نزدیک است؟ 》و به دنبالش این سوال می آمد که《 میشود برایم بگویید که این احساس چه وقت و در چه حالتی به شما دست داده است؟》جالب است که 10 تا 16 درصد از دو گروه از کوچکترین دانش آموزان گزارش دادند که آنها احساس نکرده اند که به نحو خاصی بخدا نزدیک اند، و این رقم به نحو ثابت افزایش می یافت و در 17 تا 20 ساله ها به 53 درصد میرسید. یعنی کودکان و نوجوانان بزرگتر به نحو معنی‌داری کمتر از سایرین تجربه های دینی و از جمله نزدیکی به خدا گزارش میکردند.

نزدیکی به خدا در میان کودکان 7 تا 11 ساله بیش از هرچیز با 《حالات تنهایی، ترس، و اوضاع اضطراری _ نظیر گریز یا اجتناب از خطر _ یا اوقات بیماری》همراه بود. تامینن یادآور می شود که این گزارش ها با عینیت کلی تری از تفکر در این سنین ربط دارد. 11 تا13 ساله ها نیز تجربه های مشابهی را گزارش کردند. اگرچه آنها نیز نزدیکی با خدا را به رویارویی با مرگ، تنهایی، نیایش و تامل ربط میدادند. تا قبل از سنین بالاتر دیگر چندان شاهدی برتفکر انتزاعی تر وجود نداشت. 13 تا 15 ساله ها نمودار انواع تشکیک های مذهبی ( مثلا درمورد وجود خدا و امکان اعتماد به او و نیز نیایش) بودند.

گزارش های مربوط به کاهش احساس نزدیکی به خدا بیشتر بودند و گزارش هایی هم حاکی از نزدیکی بودند. غالبا با مرگ و خطرهای بیرونی پیوند داشتند. سرانجام، تجربه های دینی دانش آموزان بزرگتر( 15 تا 20 ساله) بیشتر مسائل مربوط به هویت شخصی و پرسش های وجودی(معنای زندگی و مرگ) را شامل می شدند و این مواد آشکارا ماهیت انتزاعی بیشتری داشتند.

به طور کلی، تامینن نتیجه گرفته است که حاصل این پژوهش های گسترده نشان دهنده《خط سیر تکاملی از نگرش عینی، مجزا و بیرونی به سوی نگرش انتزاعی تر، کلی تر و درونی شده》است.

به علاوه، تجربه های کودکی تقریبا بتمامی به موقعیت های روزمره مربوط می شدند _ چنان‌که در باب دعای شب هم چنین بود _  حال آنکه در سن بلوغ و در نوجوانی، چنین تجربه هایی اغلب در موقعیت های جمعی، [یعنی موقعیت های مربوط به کلیسا] روی می دادند.

درمجموع، راجع به مسائل مربوط به راهنمایی و هدایت خدا در زندگی یافته هایی مشابه به دست آمد.

برنامه پژوهشی تامینن در فهم ما از تجربه دینی کودکان سهم بسزایی داشته است. پژوهش وی نشان داده است که در ارتباط با تجربه های دینی نوعی توالی رشدی وجود دارد، گرچه این نتایج از لحاظ ماهیت کاملا شناختی هستند.

به علاوه مشخص شده است که این بررسی ها (روشنگر) اند زیرا (با این نگرش قدیمی که خدا فقط بعد از دوره کودکی اهمیت می یابد مخالف اند) یقینا توصیفی غنی از ماهیت و محتوای تجربه های (تقرب به خدا) در دست است که خود کودکان و نوجوانان گزارش کرده اند.

اینها بررسی هایی هستند که در محیط های غیر شخصی حاصلی ندارند و معلوم نمیکنند که خدا و تجربه های دینی از نظر نوجوانان چه معنایی دارد. به علاوه، کودکان و نوجوانان از لحاظ زمینه مذهبی نسبتا همگن بودند و معلوم نیست ک یافته های تامینن را تا چه حد می توان به کودکانی تعمیم داد که زمینه مذهبی دیگری دارند یا اصلا زمینه مذهبی ندارند.

منبع: فصل 4 کتاب روانشناسی دین براساس رویکرد تجربی

نویسنده: برنارد اسپیلکا_ رالف دبلیوهود _ بروس هونسبرگ _ ریچارد گرساچ

مصاحبه با دو کودک درباره مفاهیم دینی

روانشناسی دین از دیدگاه یونگ

روانشناسی دین از دیدگاه فروید

های ,تجربه ,خدا ,گزارش ,دینی ,ها ,تجربه های ,است که ,به خدا ,مربوط به ,های دینی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مدرس چرتکه و رباتیک گوهرنویس Grimm خواهر یعنی عشق، عشق یعنی خواهر سالم زیبا پشتیبانی ستاد پایگاه خبری منجی (نسخه آزمایشی) معرفی وبلاگ های فیلم و سریال و اخبار فیلم مشاوره و روانشناسی اجاره فیش حقوقی برای زندانی/جواز کسب برای زندانی/ضامن اجاره ای برای ضمانت